پاسخ به 5 سوال درباره تبدیل شدن به رهبر کسب و کار:
پرورش ویژگی‌های رهبری و بکارگیری آن در کسب و کار، شرکت و یا سازمان خود، به طرز شگفت انگیزی به شما در توسعه کسب و کار و فروشتان کمک خواهد کرد. ممکن است برای شما در زمینه تبدیل شدن به رهبر کسب و کار سوالاتی مطرح بشود، در این مقاله علیرضا فیروزی به شما کمک می نماید به سوالاتی که در زمینه رهبری کسب و کار دارید، پاسخ دهد.
1- آیا همه می توانند به یک رهبر کسب و کار تبدیل شوند؟
یک نقل قول اساسی در این زمینه وجود دارد و آن این است که”رهبران بزرگ، رهبر متولد نمی شوند” در واقع رهبری کسب و کار یک فرایند است که در درون همه وجود دارد؛ فقط باید به رشد آن پرداخت. در روند این رشد باید به سه عامل محیط، در معرض ملاقات با رهبران بزرگ قرار گرفتن و آموختن ویژگی های رهبری، توجه کرد.
2- بزرگترین چالش بر سر تصمیم گیری رهبر کسب و کار چیست؟
رهبران بزرگ همواره باید تصمیمات دشوار، حیاتی و گاه ناراحت کننده، بگیرند. گرفتن اینگونه تصمیمات از عهده کارمندان سازمان و یا کسب و کار خارج است. این تصمیمات می تواند شامل تصمیم گیری درباره تغییر در انجام کارها، اولویت بندی کارها، و یا اخراج کارمندان باشد. در مرحله تصمیم گیری است که شجاعت رهبر کسب و کار ظهور و بروز پیدا می کند. در واقع پیشرفتهای بزرگ در نتیجه گرفتن تصمیمات دشوار و ترس آور ایجاد می شود.
3- هدف و مقصد رهبر کسب و کار کدامها هستند؟
یک هدف مهم رهبری کسب و کار بر ارزش افزایی، افراد و کارمندان شرکت و یا سازمان است. باید به انسانهای تحت نظر خود کمک نمایید تا به حد اکثر توانمندی‌های خود برسند. دراین زمینه لازم است اولا آنها را باور کنید و ثانیا به دغدغه های ذهنی و درخواستهای‌شان توجه نمایید. وقتی به درخواستها، امید و آرزوهای آنها توجه می کنید بدین معناست که به طرز شگفت انگیزی بر ارزشهای آنها اضافه کرده اید. در این راه لازم است به آنها در عمل کمک نمایید نه فقط وعده کمک بدهید.
4- مهارتهای رهبری برای شرایط بحرانی و دشوار چیست؟
مهمترین مسئولیت یک رهبر کسب و کار این است که عامل تغییر باشد و بتواند در شرایط تغییر و دشوار کارمندان خود را که ابزار اصلی رشد شرکت هستند، رهبری نماید. صاحب شرکت و کسب و کار که دارای ذهنیت کارمندی باشد نمی تواند در روند تغییر، کارمندان و شرکت خود را راهبری کند و تنشها را برطرف نماید. در واقع صاحبین کسب و کار در شرایط بحران ساخته نمی شوند، تنها آنچه را هستند، در بحران نشان می دهند. عصاره و تراوش ذهنی رهبران کسب و کار در بحران ساخته می شود. در شرایط بحرانی رهبر کسب و کار باید بتواند با مهارت خویش موارد زیر را به کارمندان گوشزد نماید: – واقعیت موجود شرکت و تصویر ایده آل را همواره به کارکنان یادآوری نماید. – به کارمندان کمک نماید برای وضعیت موجود شرکت برنامه ریزی نمایند. – در انتخاب وضعیت خوب به کارمندان کمک کند. – کارگروهی را ارتقا دهد. – امیدواری و انگیزه را در کارمندان افزایش دهد.
5- رهبر کسب و کار باید چه ویژگی‌هایی در خود ایجاد کند یا پرورش دهد؟
رسیدن به مرحله رهبری کسب و کار به مانند کاشت دانه برای تبدیل شدن به گیاه است. زمستان فصل برنامه ریزی است. بهار فصل کاشت است، تابستان فصل کار جدی و فعالیت است و پاییز فصل دریافت مزد زحمات. این تشبیه را استفاده کردیم تا به این مرحله برسیم که دهه‌های مختلف زندگی برای رهبری کسب و کار متفاوت است. در دهه 20 سالگی زندگی، باید پایه و اساس زندگی را ایجاد کنیم و برای موفقیتهای آینده آماده باشیم. در دهه 30 زندگی، به امتحان کردن مسائل مختلف می پردازیم تا ببینیم کدام کارها موثرند و کدامها نیستند. دهه 40 زندگی، دهه پیشرفت میباشد. روی توانایی هایمان متمرکز می شویم و بهره برداری می کنیم. در دهه 50 زندگی، اولویتهای خود را مجددا بررسی می کنیم و به سطح عالی موفقیت می رسیم. دهه 60 زندگی دوران صعود است. در این دهه به اوج تاثیرگذاری و نفوذ در رهبری دست پیدا می کنیم.
بدون دیدگاه